افغانستان، این کهن میهن، سرزمینی که هر دانهٔ خاکش تاریخ است و هر نسیمش روایت هزار سالهٔ ایستادگی، امروز بیش از هر زمان دیگر به بزرگان دلسوز، به میهنخواهان راستین، به شخصیتهای لایق و غیرقابلمناقشهٔ ملی ضرورت دارد، انسانهایی که نه برای امروز تنها، بلکه برای فردا و پسفردا، برای نسلهایی که هنوز چشم به جهان نگشودهاند، چراغ راه میشوند.
ما در این سرزمین فرزانه زنان و فرزانه مردانی داریم که با قامت استوار و دل های روشن، راه را برای نسل امروز و نسل بیگناه فردا یک قدم، و گاهی هزار قدم، باز میکنند، انسانهایی که حضورشان برکت است، بودنشان قوت است، و نامشان مایهٔ تکریم ، حرمت و احترام.
این بزرگان و بزرگانی که همچون آنان اند، ستون های پنهان اما استوار این وطناند ، انسانهایی که نه به خاطر مقام، نه به خاطر شهرت، بلکه به خاطر عشق به وطن و هموطن، قابل تکریم اند و سزاوار حرمت.
با وجود چنین انسان هایی است که وطن زنده میماند، نفس میکشد، از نو قد میکشد، و در برابر طوفان های تاریخ خم نمیشود.
آنان برای ما مفاهیم ملی و میهنی را معنا کردهاند، به ما آموخته اند که وطن تنها خاک نیست، تنها مرز نیست، تنها نقشه نیست ، وطن روح مشترک ماست، حافظهٔ جمعی ماست، درد مشترک ماست، شادی مشترک ماست، و هموطن آینهٔ تمام نمای انسانیت ما.
آنان به ما یاد دادهاند که وطن را باید با دل فهمید، با جان لمس کرد، با عمل پاسداری نمود، و با عشق تقدیس کرد.
راهشان به سوی شهر پر از نور باز باد، راه شان تا بی نهایت گشوده باد، زیرا آنان مشعلداران فردای این سرزمیناند.
افغانستان، این سرزمین کهن، در هر پیچ تاریخ، در هر فراز و نشیب، در هر شکست و پیروزی، به انسان هایی نیاز داشته و دارد که از جنس نور باشند، انسانهایی که در تاریکیها چراغ شوند، در ناامیدیها امید شوند، در تفرقه ها وحدت شوند، در زخم ها مرهم شوند.
تاریخ ما پر است از چنین چهره هایی، از زنانی که در سکوت، نسلها را پروراندند و مردانی که در هیاهوی جنگها، نام وطن را از یاد نبردند.
این سرزمین با خون دل آنان زنده مانده، با اشک مادرانش قد کشیده، با دعاهای پیرانش دوام یافته، و با غیرت جوانانش از نو برخاسته است.
هرگاه وطن زخمی شد، این بزرگان بودند که زخم را بستند ، هرگاه وطن تنها شد، این بزرگان بودند که دستش را گرفتند ، هرگاه وطن در تاریکی فرو رفت، این بزرگان بودند که آفتاب را به یادش آوردند.
آنان به ما آموختند که وطن دوستی تنها شعار نیست، تنها احساس نیست، وطندوستی مسئولیت است، تعهد است، پیمان است، و گاهی قربانیدادن است.
آنان به ما یاد دادند که مردمدوستی، همزاد وطندوستی است ، که نمیتوان وطن را دوست داشت اما هموطن را تحقیر کرد، نمیتوان خاک را مقدس دانست اما انسان را بیحرمت.
آنان به ما آموختند که کرامت انسان، ستون اصلی وطن است ، که هیچ بیرقی بلند نمی ماند اگر انسان زیر آن بیرق تحقیر شود ، که هیچ سرزمینی آباد نمیشود اگر مردمش در غربت، در فقر، در بی عدالتی، در بیپناهی بسوزند.
افغانستان، این کهن میهن دیرینه، امروز نیز به چنین انسانهایی نیاز دارد ، به کسانی که در برابر بادهای تفرقه بایستند، در برابر موج های ناامیدی سد بسازند، در برابر تاریکیها شمع روشن کنند.
ما باید قدر این بزرگان را بدانیم، باید بدانیم که آنان سرمایه های واقعی این وطناند ، سرمایه هایی که نه با پول سنجیده میشوند، نه با مقام، نه با قدرت، بلکه با اثرشان بر جان مردم، با نوری که در دل ها می افروزند، با راهی که برای نسلها باز میکنند.
آنان به ما یاد دادهاند که وطن را باید از نو ساخت، نه با سنگ و آهن، بلکه با انسان، با انسانهای آگاه، با انسانهای شریف، با انسانهای عاشق وطن.
آنان به ما یاد دادهاند که وطن را باید از نو تعریف کرد، نه به عنوان جغرافیا، بلکه به عنوان پیوند، پیوندی که ما را از هر قوم، هر زبان، هر منطقه، در یک نام جمع میکند: افغان.
آنان به ما یاد دادهاند که هموطن، تنها همسایهٔ ما نیست، تنها هم زبان ما نیست ، هموطن بخشی از وجود ماست، بخشی از هویت ماست، بخشی از آیندهٔ ماست.
وطن ما با چنین انسانهایی زنده است، با آنان که در سختترین روزها، امید را زنده نگه میدارند، با آنان که در میان ویرانیها، بذر فردا را میکارند، با آنان که در میان تاریکیها، چراغ میافروزند، با آنان که در میان تفرقهها، وحدت میسازند.
این بزرگان، این فرزانه زنان و فرزانه مردان، ستونهای نامرئی اما شکستناپذیر این وطناند.
آنان به ما یاد داده اند که افغانستان تنها گذشتهٔ ما نیست، تنها امروز ما نیست، افغانستان آیندهٔ ماست، آیندهٔ فرزندان ماست، آیندهٔ نسل هایی است که هنوز نام وطن را بر زبان نیاوردهاند.
آنان به ما یاد دادهاند که باید برای این آینده جنگید، باید برای آن ایستاد، باید برای آن ساخت، باید برای آن عشق ورزید.
راهشان به سوی شهر پر از نور باز باد، راهشان تا بینهایت گشوده باد، زیرا آنان نه تنها بزرگان امروز ما، بلکه معلمان فردای ما هستند ، آنان که به ما یاد دادهاند چگونه وطن را دوست بداریم، چگونه هموطن را حرمت کنیم، چگونه کرامت انسان را پاس بداریم، چگونه نام وطن را تقدیس کنیم.
افغانستان با چنین انسانهایی نه تنها زنده است، بلکه جاودانه است، نه تنها پابرجاست، بلکه سربلند است، نه تنها زخمی است، بلکه درمانجو و برخیزنده است.
این وطن با چنین انسانهایی، با چنین بزرگان، با چنین دل های روشن، روزی دوباره به اوج خواهد رسید، روزی که در آن، نام وطن با افتخار برده شود و نام هموطن با احترام.
تا آن روز، ما باید راه آنان را ادامه دهیم، باید چراغ آنان را روشن نگه داریم، باید وطن را با همان عشقی که آنان به ما آموختند، دوست بداریم.
راهشان باز باد، راهشان روشن باد، راهشان تا بینهایت گشوده باد.
Comments are closed.