تاریخ در ماهیت خود صرفاً ثبت وقایع نیست، بلکه تفسیر آنها در بستر زمانی معین است. هر مورخ در چارچوب منابع در دسترس، جریانهای فکری و معرفتی عصر خویش، و شرایط سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی حاکم شکل میگیرد. بنابراین، قضاوت مورخان گذشته بر مبنای معیارهای امروز، هم دستاوردهای علمی آنان را کوچک میشمارد و هم ماهیت متحرک دانش تاریخ را نادیده میگیرد. البته قضاوت های روی عقده های شخصی و دفاع و مشروعیت های فامیلی و پدری و قومی و غیره مثل دشمنی ایرانی ها با هرودوت موضوع دیگری است و خارج از این بحث.
محدودیتهای معرفتی و منابع
مورخان معاصر از امکاناتی بهرهمندند که در گذشته بهکلی ناممکن بود: آرشیفهای دیجیتال، اسناد دولتی رفع محرمانهشده، تصاویر ستلایت، اکتشافات علمی باستانشناسی و همکاریهای بینالمللی در حوزهٔ تحقیقات علمی. در مقابل، مورخان پیشین معمولاً با منابع ناقص، روایات شفاهی یا اسنادی که بهدلیل سانسور یا فشار سیاسی پنهان میشد، کار میکردند. کمبودهای آنان بیشتر انعکاس شرایط و محدودیتهای زمانه بود تا نشانهٔ کمکاری یا بیاعتنایی علمی.
نمونهٔ هِرودوت: سادهباور، اما بنیانگذار
هِرودوت (قرن پنجم پیش از میلاد) که غالباً «پدر تاریخ» خوانده میشود، نمونهٔ بارز این وضعیت است. او در اثر مشهور خود تاریخها کوشید علل جنگهای ایران و یونان را تحلیل کند و رسوم و شیوههای زندگی مردمان دوردست را به ثبت رساند. با آنکه در نوشتههای او روایات شگفتانگیز و غیرقابل تأیید، همچون داستان مورچههای طلادان هند، یافت میشود، نباید او را صرفاً داستانپرداز دانست.
اهمیت هِرودوت نه در دقت مطلق، بلکه در روش اوست. او روایتهای متعارض را گردآوری میکرد، شواهد را میسنجید و در بسیاری موارد صادقانه تردیدهای خود را بیان مینمود. گرچه بسیاری از مواد او امروز پذیرفتنی نیست، اما تلاش وی برای تبیین رویدادها بر اساس علل انسانی بهجای نسبت دادن آنها به قوت های ماوراءالطبیعی، تحولی بنیادین در تفکر تاریخی به شمار میآید.
نمونهٔ میر غلام محمد غبار: حقیقت در برابر قدرت
در تاریخنگاری معاصر افغانستان، میر غلام محمد غبار (۱۸۹۷–۱۹۷۸) جایگاه خاص دارد. اثر او افغانستان در مسیر تاریخ، گامی نوآورانه در تاریخنگاری کشور بود زیرا تاریخ را نه بهعنوان ستایش دودمانهای سلطنتی، بلکه بهمثابهٔ تاریخ مبارزهٔ مردم تفسیر کرد. غبار با تمرکز بر ساختار طبقاتی، دگرگونیهای اجتماعی و اهداف سیاسی خانوادههای حاکم، روایت رسمی و درباری تاریخ افغانستان را به مورد سوال قرار داد.
این طرز فکر بهقدری برای مقامات قدرت تهدیدآمیز بود که کتاب او برای چندین دهه توسط مقامات حاکم ممنوع گردید. تنها پس از تغیرات سیاسی بود که اثرش امکان نشر و مطالعهٔ وسیع یافت. با وجود این، امروزه برخی منتقدان، او را بهدلیل گرایشهای فکری چپی و محدودیتهای روش شناسی، جانبدار یا کهنه میخوانند. چنین قضاوتی بدون در نظر گرفتن خطرات سیاسی عظیمی که او متحمل شد و محدودیتهای جدیای که در آن شرایط وجود داشت، ناعادلانه است. غبار همانند هِرودوت، پیشگام بود و در جامعهای که تاریخ رسمی از سوی کاخها تحمیل میگردید، جرئت نوشتن از منظر مردم را یافت.
اهمیت این طرز فکر و عمل
نقد اغراقهای هِرودوت یا جانبداریهای احتمالی غبار، اگر بدون توجه به بافت تاریخی آنان انجام شود، موجب غفلت از ارزش واقعی کارشان خواهد شد. هیچ مورخی کامل نیست، اما این دو اندیشهٔ تاریخی را در مسیر تکامل پیش بردند: هِرودوت با فاصله گرفتن از اسطوره و غبار با درهم شکستن سکوت تحمیلشده از سوی قدرت سیاسی. کاستیهای آنان بیانگر محدودیتهای زمانهشان است، در حالی که میراث آنان نشانگر شجاعت در طرح پرسشهای خطرناک و بیان حقایق ناخوشایند است.
تاریخ؛ دانشی جمع شده و تدریجی
تاریخ، قضاوت نهایی و غیر متحرک نیست بلکه گفتوگویی متحرک و مداوم میان نسلها است. هر نسل بر کار پیشینیان نقد مینویسد و آن را گسترش میدهد. اگر هِرودوت نمیبود، شاید تُوکیدیدس ظهور نمیکرد؛ و اگر غبار نمیبود، تاریخنگاری افغانستان همچنان در چارچوب روایتهای درباری محصور میماند. قضاوت مورخان گذشته با معیارهای امروز، تلاشهای علمی آنان و اهمیت تاریخی کارشان را تحریف میکند.
نتیجهگیری
مطالعهٔ گذشته با عینک اخلاقی و معرفتی امروز، خطری بزرگ برای درک علمی تاریخ به شمار میرود. نمونههای هِرودوت و میر غلام محمد غبار نشان میدهد که تاریخنگاری همیشه در قید منابع، افکار و ساختارهای قدرت نوشته میشود. آثار آنان ممکن است با معیارهای امروزی کامل به نظر نرسد، اما اهمیت واقعیشان در پیشگامیهای فکری و روششناختی است که راه را برای تحقیقات بعدی گشود. گرامیداشت آنان به معنای چشمپوشی از کمبودها نیست، بلکه اذعان به این حقیقت است که آنان در زمان خویش مشعلداران اندیشهٔ تاریخی بودند و نسلهای بعدی را قادر ساختند که افقهای تازهتری را بنگرند.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
DNB Bank AC # 0530 2294668 :د دعوت بانکي پته
NO15 0530 2294 668: له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب
Vipps: #557320 : د ویپس شمېره
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.