۳/از «جمهوریت» تا «جمهوریت» و آخر هیچ

غرزی لایق

90

نگاشته‌ی سوم

 

 چه آموزه‌ها و عبرت‌ها از فروپاشی غم‌‌انگیز سه «جمهوریت» در چهل‌سال اخیر گه‌شماری افغانستان دردمند و زخمی می‌توان بیرون کشید؟ آیا نهاد جمهوریت با سراپای پیوست‌های سرشتی خویش با روان و چشم‌داشت جامعه‌ی دهاتی و روحانی‌مشرب افغانی بی‌گانه و ناهم‌خوان است؟ آیا «جمهوریت‌ها» در تن‌پوش دموکراتیک و یا اسلامی بی‌تقصیر و بی‌آزار بوده اند و یا انبوه توده‌های افغانستان نه‌فهم و ناشکر و باغی بودند؟ کجای دولت‌داری‌های چهاردهه‌ی پسین که با دف و نی مردم‌سالاری و برپایی حق‌های شهروندی به رزم‌گاه سیاست‌های افغانستان راه یافته اند، می‌لنگد؟ غم‌نامه‌ی فروپاشی‌های پی‌در‌پی ناگزیر می‌سازد تا «جمهوری‌های» سه‌گانه و کنش، منش و بینش «جمهوری‌خواهان» کهنه و نو را از زیر ریزبین سخت‌گیر راستینه‌گی‌‌های زادگاه تابوزده و بیابانی خود بگذرانیم و با جاسازی دانه‌های پازل حادثه‌ها در جاهای مناسب شان تصویر بی‌غش ترسیم کنیم.

 

 آزموده‌گی‌های دهه‌های پسین می‌آموزانند که رواج و کاربرد نادرست و شتاب‌زده‌ی گویه‌ها و مقوله‌ها در بیان و تفسیر پدیده‌های زنده‌گی اجتماعی که بیش‌ترینه در بند جزم و دُگم «حزبیت»‌ اسیر بوده اند، یک نسل کامل مکتب‌خوانده‌ها را در شناخت راستینه‌گی‌های همبودگاه افغانی چنان ایدیولوژی‌زده و خرافاتی بار آورده است که هر آیینه در نام‌گذاری اشیأ به نام‌های خود شان کوتاه می‌آورند و در بیان «حقیقت» ذات خود شان ستیهنده، لجوج و خیره‌سر اند. کارگیری واورنه‌‌ و ابزاری مقوله‌های دانش جامعه‌شناسی به هدف پوشاندن لغزش و نه‌فهمی خویش و غریدن و لمیدن بالای «حقیقت خود» همان کژدیسه‌هایی اند که در ردیف سازه‌های فروریزی‌ها، «گسست‌ها» و «واگذاری‌ها» قدراست ایستاده اند.

 

 در شمار کژاندیشی‌ها و کژپردازی‌های ساری در میان آموزش‌یافته‌ها‌ی پراگنده، کینه‌ورز و بی‌دورنمای چکیده از دامان «جمهوریت‌ها» بیش‌ترینه با پندارها و‌برآیندهای ساده‌شده، رویه‌نگر، شهرزده و حزبی پدیده‌های پیراگیر افغانی برمی‌خوریم که به هیچ‌صورت گره‌گشا و سودمند نه‌بوده، گره تازه بالای پیچیده‌گی‌های جاری می‌افزاید. این‌ها با چسپیدن به آرایه‌ها و نمایه‌ها در کالبدشگافی فروپاشی‌ها، «گسست‌ها» و «واگذاری‌ها»، درون‌مایه‌ها و پرسمان‌های ریشه‌دار در پیوند با خیزش‌ها و پاخیزی‌های سراسری-افغانی دهه‌های پسین را از چنبره‌ی دید و کنکاش به دور می‌رانند و مضمون را فدای شکل می‌کنند. از همین‌جا واکاوی‌ها، فرنودها و فرموده‌ها پیرامون هستار همبودگاه افغانی می‌لنگند و فردادها و برآیندها از جوهر دانشی و راستی بی‌بهره می‌گردند.

 

 سرگذشت عبرت‌انگیز «جمهوری‌ها» در کُل نشان داد که «جمهوری‌خواهی»، اندیشه‌ی «جمهوریت» و پیوست‌های پرآوازه‌ی آن هنوز در بطن جامعه‌ی سنتی، تابوزده و عشیره‌مشرب افغانی فاقد نشست‌گاه بایسته بوده و همبود اصلی کشور، یعنی اکثریت مطلق روستانشین هنوز به مشروعیت سنتی و دینی حاکمیت در افغانستان باورمند است. آن‌چه در فرجام با جمهوریت نخستین، جمهوریت میانگین و جمهوریت پسین رخ داد، «گسست» نه، بلکه تلاش بازگشت جبری به همان نکته‌یی از راستینه‌گی‌های جامعه‌ی افغانی بود که در پی‌آمد کودتای نظامی سردار محمد داؤد خان، سپس کودتای خونین نظامی ثور ۱۳۵۷ خورشیدی که به هجوم واحدهای لشکر سرخ انجامید و «جمهوریت» پسین که ره‌آورد روراست یورش نیروهای نظامی ناتو و امریکا بود، از مسیر سرشتی تکامل و تغییر به بی‌راهه کشانده شده و مشروعیت سنتی قدرت صدمه دیده بود. در حقیقت، «گسست» و یا «واگذاری‌ِِ» که ته‌مانده‌های درمانده‌ی «جمهوریت» پسین و داونده‌های خیال‌پرداز «جمهوری‌خواهی» بالای آن پافشاری می‌کنند در همان «گسستی» قابل ردیابی و تفسیر است که در پی‌آمد کودتای نظامی سردار محمد داؤد خان توالی و تداوم مشروعیت قدرت به شکل هنرور(میکانیکی) برهم زده شد و تکامل خردورز جامعه‌ی خوابیده و بدوی افغانستان با مهمیز خشونت و پردازهای بلند‌پروازانه‌ی ماتریالیستی‌ و ایده‌آلیستی، به ویژه به یاری هجوم لشکرهای بی‌رحم و بی‌آزرم بی‌گانه کوبیده شد.

 

هستار دو‌ «جمهوریت» پسین، یعنی جمهوری دموکراتیک افغانستان و جمهوری اسلامی افغانستان در بسته‌گی تنگ با اشغال خارجی معنی و مفهوم می‌یافت که هر دو سبب زایش مقاومت در برابر اشغال و جهاد می‌گردیده است. هر دو «جمهوریت» با برچسپ الحاد و کفر و زدنقه و حاکمیت دست‌نشانده خال‌کوبی گردیده و سبب تنفر همه‌گانی قرار گرفتند. «جهادی‌ها» و تالب‌ها در پرتو فتوای دینی و انگیزش سهش‌های ملی و آزادی‌بخش به بسیج و سمت‌دهی مردم پرداختند. بی‌گمان، نقش و جای‌گاه دست‌درازی‌های بیرونی، به ویژه از سوی هم‌سایه‌های چون پاکستان و ایران را در این پروسه‌ها نه‌می‌توان انکار کرد.

 

ادامه دارد

د دعوت رسنیز مرکز انګلیسي ویبپاڼه په لاندې لینک کتلای شئ:

dawatmedia24.com

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

DNB Bank AC # 0530 2294668 :د دعوت بانکي پته 
 NO15 0530 2294 668: له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب
Vipps: #557320 : د ویپس شمېره 

  Donate Here

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.