دولت در جنگ رسانه‌ای علیه تروریزم ناکام است

جنگ رسانه‌ای از واقعیت‌های تعیین‌کننده‌ در عرصه‌های نبرد و مبارزات مسلحانه است و در دهه‌های اخیر به خصوص، در وضعیت‌های بحرانی مانند جنگ، نقش‌آفرین و مهم است.
جنگ رسانه‌ای در مفهوم بسیط و همه‌جانبه‌ی خود، دامنه‌ی بسیاری از اقدامات روان‌شناختی، فنون نفوذ، تکتیک‌های ارتباطی و رسانه‌ای را دربر می‌گیرد. مفاهیم دیپلوماسی عمومی، جنگ نرم، قدرت نرم، قدرت رسانه‌ای، فرهنگی، رسانه‌ای، افکار عمومی و جنگ روانی از تعاریف و مولفه‌های مورد بحث در اصلیت “جنگ رسانه‌ای” استند.

جنگ‌های نوین، عموماً نیازمند تایید افکار عامه است. دولت افغانستان اکنون در برابر “بیست گروه تروریستی” و “استخبارات منطقه” در حال نبرد است. این جنگ، اکنون حالت مدرن به خود گرفته است. آنچه که مسوولان امنیتی افغانستان نیز تایید می‌کنند این است که دشمن در سنگر شکست خورده و جنگ‌های چریکی و حملات تروریستی را سرمشق خود قرار داده است.
در چنین وضعیتی، موقف دولت و نهادهای امنیتی چه باید باشد؟
با توجه به این تعاریف و حقیقت جاری در افغانستان باید به نهادهای امنیتی و عموماً به دولت افغانستان تذکر داد که در جنگ رسانه‌ای علیه دشمنان مردم، شکست خورده و یا ضعیف عمل کرده‌اند.

نیروهای امنیتی افغانستان در میدان جنگ و گروه‌های کشفی مصروف شناسایی عملیات‌ها و حملات تروریستی دشمن هستند. این کار خوب است؛ اما در اذهان عامه، در بخش قدرت رسانه‌ای و جنگ نرم و یا اینکه اذهان عامه را چطور متوجه نظام باید کرد، دولت کم کاری کرده است.
مدیریت جنگ رسانه‌ای یکی از عوامل اصلی پیروزی نیروهای امنیتی در برابر تروریستان است. وزارت‌های دفاع یا امور داخله در ابتکاری که کرده‌اند ویدیوهای کوتاهی از جنگ نیروهای امنیتی در برابر طالبان منتشر می‌کنند. این ویدیوها به عنوان پیام تجارتی از سوی رسانه‌های خصوصی منتشر می‌شود.

رسانه‌های خصوصی برای اینکه بی‌طرف باشند آنرا زیر نام پیام تجارتی نشر می‌کنند؛ اما هدفی که نهادهای امنیتی در عقب نشر آن دارند درست سنجیده نشده است.
چند مشکل عمده در این ویدیوها وجود دارد. متن پشتو که خوانده می‌شود اصلا قابل فهم نیست. گویا شخصی کم سواد آنرا نوشته و خوانده است. متن مطابق به تصویر و حقیقت‌های جنگ تهیه نشده است.

تصاویری که در آن گنجانده شده زننده و در بیشتر موارد برای اطفال جامعه خشن است. چهره‌هایی که در آن به عنوان طالب معرفی می‌شود، هویدا است که طالب نیستند و صحنه سازی شده است. تصاویری که از جریان عملیات نیروهای امنیتی نشر می‌شود همه می‌دانند که از جریان تمرینات آنها است. نهادهای امنیتی اگر می‌خواهد با قدرت رسانه‌ای به نبرد تروریستان برود، باید امکاناتی داشته باشد تا بخش‌هایی از جنگ واقعی و پیروزی‌های حقیقی نیروهای امنیتی در میدان جنگ را به تصویر بکشد.

متن دری این ویدیو قابل فهم کامل نیست و خوانش آن نیز درست صورت نگرفته است. همه این مشکلات و نابسامانی‌ها، نشان دهنده‌ی تلاش مسوولان نهادهای امنیتی برای پیروز شدن در جنگ رسانه‌ای و تسخیر اذهان عامه است که درست مدیریت نشده است.
نهادهای امنیتی با تمام شعارهایی که برای اصلاحات و رهبری بهتر جنگ می‌دهند، باید بخشی از توجه خود را به دیپلوماسی فرهنگی، دیپلوماسی رسانه‌ای، افکار عمومی و جنگ روانی اختصاص بدهد.

معرفی نظام و مشخص کردن دستورات قانون اساسی به مخالفان مسلح دولت و مردم باید از اهداف اساسی جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای نهادهای دولتی باشد. فعالیت‌های روانی و تبلیغات رسانه‌ای که هدف آن معرفی چهره‌ی اصلی تروریستان است، پیروزی بزرگی را برای دولت، بدون درگیری نظامی در پی‌ خواهد داشت. پس باید علمی، روانشناسی، حقیقی و عینی به آن پرداخته شود. نه تنها فقط یک اعلان تلویزیونی که هزاران افغانی پول دولت را از بابت نشر بیهوده‌ مصرف کند.

روزنامه سرخط