ترمپ، طالبان و بگرام: معامله‌ای که می‌تواند معادله را تغییر دهد

احمد فواد ارسلا

68

اعلام اخیر دانالد ترمپ مبنی بر تلاش ایالات متحده برای بازپس‌گیری قرارگاه هوایی بگرام از طالبان، عکس العمل های گسترده‌ای برانگیخت. بسیاری آن را غیرواقعی دانستند و طالبان نیز به‌طور قاطع این موضوع را رد کرده و تأکید کردند که هیچ‌گونه بخشی از خاک افغانستان واگذار نخواهد شد. اما نگاهی به سابقه تاریخی و واقعیت‌های جیوپولیتیک نشان می‌دهد که چنین معامله‌ای نه تنها غیرممکن نیست، بلکه می‌تواند برای هر دو طرف جذاب و سودمند باشد.

بگرام در افغانستان صرفاً یک قرارگاه عسکری عادی نیست. این مکان قلب عملیات نظامی ایالات متحده برای نزدیک به دو دهه بود؛ پقرارگاهی که توانایی میزبانی ده‌ها هزار عسکر و نمایش قدرت در آسیای جنوبی و مرکزی را داشت. اهمیت بگرام در نزدیکی آن به مراکز توسعه تسلیحات اتمی چین نیز برجسته‌تر می‌شود، موضوعی که خود ترمپ بارها به آن اشاره کرده است. در شرایطی که رقابت میان امریکا و چین بر مناسبات جهانی سایه افکنده، بازگشت بگرام می‌تواند برای واشنگتن به‌منزله احیای جایگاهی ستراتژیک در یوراسیا باشد.

از سوی دیگر، طالبان بگرام را ممثل پیروزی خود می‌دانند و واگذاری دوباره آن از نگاه ظاهری غیرقابل‌پذیرش است. با این وجود، واقعیت‌های اقتصادی افغانستان طالبان را در موقعیتی قرار داده که انتخاب تصمیم موجود برای شان محدود است: تحریم‌های بین‌المللی، انزوای سیاسی، و نظام بانکی ازهم پاشیده. بدون جریان گسترده کمک‌های خارجی، حکومت طالبان مجبور است بیشتر مصارف اداره کشور را از منابع داخلی تأمین کند؛ همین امر طالبان را به حکومتی منظم‌تر و به‌مراتب کمتر آلوده به فساد نسبت به رژیم پیشین بدل ساخته است.

مقایسه این دو دوره به‌روشنی نشان‌دهنده تفاوت است. در زمان حضور امریکا و ناتو، میلیاردها دالر کمک خارجی به افغانستان سرازیر شد، اما بیشتر آن در شبکه‌های فساد، جنگ‌سالاری و قراردادهای شخصی از بین رفت. آنچه به‌نام پروژه‌های عام‌المنفعه معرفی می‌شد، در عمل به دارایی‌های خصوصی و قلمروهای شخصی مبدل گردید. برای اکثریت مردم، «کمک خارجی» مترادف با فساد و غارت بود.

طالبان اما ساختاری متمرکزتر ایجاد کرده‌اند که در آن جنگ‌سالاران رقیب کمتر نقش دارند و شبکه‌های حمایتی محدودتر اند. مهم‌تر از همه، آن‌ها توانسته‌اند پروژه‌های بزرگی را عملی سازند که حکومت‌های پیشین صرفاً وعده‌اش را داده بودند. نمونه برجسته آن کانال قوش‌تپه در شمال کشور است که با وجود تحریم‌ها و نبود حمایت جدی خارجی، به مراحل پایانی خود رسیده است. این پروژه عظیم توسعه‌ای نه تنها در تاریخ معاصر افغانستان بی‌سابقه است، بلکه به‌گونه عینی برای مردم قابل مشاهده می‌باشد و نشان می‌دهد که منابع محدود نیز می‌تواند در مسیر پروژه‌های ملی و پایدار به‌کار گرفته شود.

بر این اساس، اگر طالبان در برابر معامله‌ای بر سر بگرام منابع مالی، کمک‌های زیربنایی یا امتیازات سیاسی دریافت کنند، احتمال آن‌که این منابع در بخش‌های مؤثر چون پرداخت معاشات کارمندان دولتی، توسعه زراعت از طریق آبیاری، یا گسترش شبکه‌های برق به‌کار رود، به‌مراتب بیشتر از تجربه‌های تلخ دو دهه گذشته خواهد بود.

البته خطرات همچنان وجود دارد. طالبان هنوز هم نظامی غیرشفاف و ایدئولوژیک‌اند که می‌توانند بخشی از منابع را صرف تقویت نظامی یا سرکوب سیاسی سازند. از نگاه سیاست داخلی امریکا، هرگونه معامله با طالبان می‌تواند به‌شدت جنجال‌برانگیز باشد؛ زیرا منتقدان آن را «پاداش به افراط‌گرایان» تلقی خواهند کرد. خود طالبان نیز ناچار خواهند بود چنین توافقی را با ظرافت خاصی مطرح کنند تا از عکس العمل های منفی داخلی جلوگیری نمایند.

با این حال، شرایط لازم برای مذاکره موجود است. ترمپ پیش‌تر در توافق‌نامه دوحه سال ۲۰۲۰ نشان داد که معامله با طالبان امکان‌پذیر است و در شرایطی که منافع مشترک وجود داشته باشد، طرفین می‌توانند به توافق‌های عمل‌گرایانه برسند. امریکا به‌دنبال یک مرکز ستراتژیک است و طالبان به‌دنبال درآمد و مشروعیت؛ هر طرف چیزی دارد که دیگری به آن نیازمند است.

پرسش اصلی این نیست که آیا چنین معامله‌ای شدنی است یا نه؛ پرسش کلیدی این است که آیا این معامله می‌تواند به نفع مردم افغانستان تمام شود یا خیر. اگر توافق بر مبنای شفافیت، شرایط مشخص و مکانیسم‌های نظارتی طراحی گردد، امکان آن وجود دارد که منابع حیاتی برای توسعه ملی به افغانستان تزریق شود. بر خلاف گذشته که کمک‌های خارجی در فساد غرق گردید، طالبان امروز نشان داده‌اند که می‌توانند منابع محدود را در مسیر پروژه‌های بزرگ ملی به‌کار گیرند.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

DNB Bank AC # 0530 2294668 :د دعوت بانکي پته 
 NO15 0530 2294 668: له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب
Vipps: #557320 : د ویپس شمېره 

  Donate Here

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.