مکث کوتا در حواشی غوغای قتل قوماندان اکرام الدین

دوکتور محمد عثمان تره کی

60

در اگست ۱۹۸۷ با خروج از زندان در اولین روز بازگشت به پوهنتون مرحوم محمد انور ارغندیوال در یک مجلس خصوصی استادان به سبیل خوش آمدید بمن گفت : « . . . دیپلومی را که از حبس طویل المدت بدست آورده یی برایت تبریک میگویم ». صحبت استاد ارغندیوال یک خیر مقدم و تعارف ساده نبود. دنیایی از واقعیت را انعکاس میداد. زندان واقعن یک مکتب بود. مکتب آشنایی با مردمان دارای فکر و سلیقه رنگارنگ. مکتبی که افغانستان با همه خوبی ها و بدی هایش دران خلاصه شده بود. مکتب مشاهده ظلم و بی عدالتی نظام برحال. مکتب عقده های سرکوب شده انتقام جویی از ستمگران حاکم.

جوانی و ماجراجویی به انسان ظرفیت لایتناهی خیالپردازی را میسر میګرداند : با خروج از زندان گاهگاهی با چکر زدن در دنیای تخیل خود را  مستعد رهبری یک انقلاب فکری مدیاتیک تصور میکردم که دران عدالت از چنگال خونین مصلحت و سیاست رهایی پیدا کند.

تجربه زندان از یک سو و چشم دید خیانت ها و جنایت های نظام حاکم در کشور در سوی دیگر انگیزه گردید، تا لا اقل با قلم و زبان  صدای عدالت را بلند کنم. به این منظور کتاب خاطرات زندان را که دران از جنایت های جناح پرچم حزب دیموکراتیک خلق پرده برمیداشت نوشتم. در کتاب دیگری زیر عنوان محاکمه جنایت کاران جنگ در افغانستان موضوع تصفیه حساب با حلقات خاین به وطن را مطرح کردم. بار ها با مدیا و مطبوعات پروگرام های اختصاصی، محاکمه خائنین ملی و ناقضین حقوق بشر را به این امید مطرح کردم تا تابوی سکوت شکسته شده و موضوع حد اقل در سطح مطبوعات جدی گرفته شود. اینهمه تلاش  توأم با تخیل به دلایل زیر جائی را نگرفت :

ـ  در حالات عادی باید حکومت ها ابتکار تعقیب جنایتکاران و خائنین را بدست بگیرند. در افغانستان حکومت هائیکه از طُرُق غیر اصولی جون کودتا، جنگ ( جهاد ) و مداخله خارجی بر مسند قدرت تکیه زده بودند، خود متهم به جرم و جنایت بودند.

ـ  سازمان های مدافع حقوق بشر در داخل و خارج تحت تاثیر قدرت های اشغالگر خارجی که ریکارد های ثبت شده جنایت داشتند، مصلحت اندیشی میکردند.

ـ  بخشی از روشنفکران وابسته به حلقات چپ و راست دُم در رکاب حاکمیت های فاسد مورد حمایت قوای اشغالگر بستند. روشنفکران بیرون قطب بندی های سیاسی در جمود و خمود فکری قرار داشتند. هیچیک شهامت این را که لا اقل چند سطری به دفاع از داعیه محاکمه خائنین و مجرمین سیاسی بنویسند نداشتند. اگر از دوره تجاوز شوروی بگذریم  شما در مدت بیست سال اشغال امریکا در حد بیست نوشته را که ااز نقص حاکمیت ملی و اشغال مذمت شده باشد دریافت نمیتوانید.

اینهمه بیتفاوتی و گریز از مسئولیت موجب شد که  نسل جوان :

ـ  حضور قوای خارجی و حالت اشغال کشور را یک پدیده طبعی و عادی تلقی کند.

ـ  زمامداران پاراشوته شده قوای اشغالگر خارجی رکن ابدی سرنوشت افغانستان قیاس نماید.

ـ تحت تأثیر تبلیغات غرض آلود استخبارات خارجی قوت های مقاومت و جهاد  را اشرار و تروریست خطاب کند.

ـ  از جنایتکاران جنگی و خاینین ملی قهرمان بسازد و کردار آنها را الهام بخش مبارزه سیاسی خود قرار بدهد.

نسل جوان راه گم کرده و استعمار زده واقعن بیک شست و شوی مغزی و بازسازی فکری ضرورت دارد. از عهده این کار تنها یک حکومت ملی، مسلمان واقعی و متعهد بیرون شده میتواند.

مردم متوقع بود که با تشکیل حکومت دور دوم طالبان عدالت عمری افغانستان را از شر مجرمین نجات بدهد. اما طالبان با کمال بی مسئولیتی با اعلام عفو عمومی  مجرمین را برائت دادند. زمینه تبدیل مجرمین باالقوه را به بالفعل و نهایتاً استمرار ارتکاب جرم و جنایت را مساعد ساختند. اینهمه موجب شد که مجازات مجرمین از حیطه صلاحیت دولت و قانون بیرون شده و در اختیار مردم کوچه و بازار قرار بگیرد.

ترور مسئولین امنیتی نظام جمهوریت را میتوان به عنوان نمونه عدالت کوجه و بازار بر مبنای انتقام جویی های شخصی قیاس کرد.

در مدت نیم قرن عدم توجه به داعیه تطبیق عدالت موجب شده است که افغانستان با سقوط یک نظام جنایتکار در پنجال خونین نظام دیگری گیر بیافتد.

غوغای بوجود آمده در حادثه ترور قوماندان امام الدین سریع را در مدیا و مطبوعات باید در محتوای همین بی تفاوتی و بی مسئولیتی  عمومی ارزیابی کرد.

درین شب و روز  شبکه های اجتماعی  مملو از تبصره های غالبن جوانان عقده مند و راه گم کرده در اطراف حادثه مرگ امام الدین است. شماری در تلاش است تا به سلسله قهرمان سازی های مفت و رایگان  از وی قهرمان بسازد. عده دیگر در برابر  امام الدین به مثابه شهید راه آزادی سر تعظیم فرو میاورد. برخی او را موره ئی از موره های قربانی شده استبداد قومی تصور میکند. اما هیچکسی این سوالات را مطرح نکرد که  امام الدین :

ـ  با این عمر کم چگونه به مرتبت جنرالی رسید ؟

ـ چرا با قوای اشغالگر خارجی در یک وظیفه بزن و بکش همکاری کرد ؟

– در مدت اشغال وظیفه چند هموطن خود را بنام تروریست به قتل رساند ؟

ـ  با سپاه پاسداران ایران بر ضد مردم افغانستان مصروف مهندسی کدام توطئه بود ؟

اگر به این سوالات از جانب یک مرجع مسئول دولتی جواب منطقی و قناعت بخش پیدا نشود، به مشکل میتوان جلو طغیان جذبات انتقام جویی را در کوچه و بازار گرفت.

قتل امام الدین و امثالهم در کوچه و پسکوچه قابل توجیه نیست. وی باید پس از یک محاکمه عادلانه مجازات میشد و یا بری الذمه شناخته میشد.

از اوضاع چنان معلوم میشود که در کشوریکه معتاد به مصلحت اندیشی سیاسی است، رهبری از یک انقلاب فکری رویای غیر قابل تحققی بیش نیست.

۲۷/۱۲/۲۰۲۵

« پايان »

 

زموږ انګلیسي ویبپاڼه: 

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.