تراژیدی اوکرایین:
کشوری که خود را قربانی توسعه طلبی و هژمونیزم غرب کرد!
30 اکتوبر 2025
اوکراینیها آشکارا در حال شکست هستند. هیچکس نمیتواند این را انکار کند. اردوی اوکرایین در خطوط مقدم شروع به فروپاشی کرده است. این به آن معنا نیست که روسیه قرار است تمام اوکراین را فتح کند، اما در حال پیشروی است، در حال فتح سرزمینهای بیشتری است. اوکراینیها به سختی میتوانند از خود دفاع کنند و مردم غرب دیگر نمیتوانند به رفتار توهمآمیزی که در سالهای اخیر به آنها توسط رهبران شان و رسانه های غرض آلود جنگ طلب القا شده است، ادامه دهند. تعدادی فکر میکنند که آنها یعنی اوکرایین و حامیان اروَپایی آنها ممکن است اوضاع را تشدید کنند، ممکن است دست به کاری دیوانهوار بزنند. اما سوال در این است که آنها چه کاری میتوانند انجام دهند؟ گزینه پیش رو چیست؟ آنها تمام گزینههای نظامی ممکن را جستجو و حتی عملی کردهاند. به همین دلیل است که اکنون تمام توجهها به راکت های تاماهاوک معطوف شده است. آیا تاماهاوکها یک سلاح جادویی هستند؟ این یک شوخی است.
میتوانید واقعگرایی را در کلمات میرشایمر پروفسور امریکایی حس کنید، نه اغراق، نه، این یک خیالپردازی است. به گفتهٔ میرشایمر “حقیقت این است که جنگها قبل از اینکه با گلوله از بین بروند، از باور فرو میریزند. و تمرکز غرب بر سلاح معجزهآسای بعدی استراتژی نیست، انکار است. وقتی رهبران به جای راهحلها شروع به دنبال کردن نمادها میکنند، میدانید که روایت در حال فروپاشی است”.
اگر تاماهاوکها چنین سلاح قدرتمندی بودند، چرا یک یا دو سال پیش در مورد تاماهاوکها صحبت نمیکردند؟ این آخرین تیر در ترکش است. و همانطور که پوتین گفته است، و همانطور که همه ما میدانیم، این موضوع تفاوت زیادی ایجاد نخواهد کرد. به هیچ وجه بر نتیجه جنگ تاثیر نخواهد گذاشت. و اگر روسها در حال پیروزی هستند، تشدید تنش از جانب آنها اهمیت چندانی ندارد. آنها در حال پیروزی هستند. بنابراین من نمیبینم که اروپاییها به کجا خواهند رفت. و اگر در جنگ بمانند، حتی اگر در حال شکست خوردن هستند، فقط سعی میکنند تا جایی که میتوانند آن را ادامه دهند. تمام این بدان معناست که اوکراین بیشتری به دست روسها خواهد افتاد. اوکراینیهای بیشتری خواهند مرد. آیا اینجا منطق حکم نمیکند به نقطهای رسیده ایم که اوکراینیها و اروپاییها مجبور به مذاکره با روسها اند؟ یا اگر اینطور نیست، به نظر من روسها قرار است سرزمینهای بیشتری را تصرف کنند و اوکراینیهای بیشتری را بکشند. پیهم از زلنسکی، اروپاییان و حتی از آمریکایی ها می شنویم که آتش بس برقرار گردد، جنگ در خطوط فعلی جبهات منجمد شود، سرنوشت سرزمینهای اشغالی به تاریخ سپرده شود، قوای متحدین علاقمند اروپایی در اوکرایین مستقر شوند، روسیه در محاکم غربی محکوم و مجبور به پرداخت غرامات جنگی گردد، بازسازی اوکرایین با استفاده از ملیاردها دالر دارایی های ریزرف منجمد شده روسیه در بانکهای اروپایی و امریکایی تمویل گردد! هیچ کدام این مقامات از حل دائمی اختلافات روسیه و اوکرایین: موضوع حقوق روسی زبانهای شرق و جنوب اوکرایین، موضوع بی طرفی اوکرایین در نزاع شَرق و غرب، موضوع تضمین امنیت روسیه در شرایط گسترش ناتو به جانب شرق، موضوع امنیت دسته جمعی اروپا که شامل روسیه باشد صحبت می کنند. تمام کوشش اروپایی ها آن است تا آتش بس در جبهات اوکرایین برقرار گردد تا اروپاییها فرصت پیدا کنند اوکرایین را باز هم تا دندان در برابر روسیه مجهز سازند تا در یک فرصت برای بازپس گیری مناطق از دست رفته مساعد جنگ را از سر گیرند. هیچ کس یک پیشنهاد صلح برای اوکرایین مطرح نمی کند فقط همه آتش بس پیشنهاد میکنند. مگر اینها روسها را احمق فکر کرده اند، بخصوص بعد از این همه تلفات!

غمانگیز است که این الگو چقدر قابل پیشبینی است. وقتی غرور جای منطق را میگیرد، جنگها دیگر استراتژی نیستند، بلکه به حفظ آبرو تبدیل میشوند. تاریخ پر از رهبرانی است که مدتها پس از مشخص شدن نتیجه، به جنگیدن ادامه دادند، ویتنام، افغانستان، حتی ماههای پایانی جنگ جهانی اول. هر بار، مردم عادی هستند که تاوان این انکار را میدهند. به نوشتهی میرشایمر “وقتی آخرین تیر شلیک میشود، دیگر شجاعت نیست. لجاجتی است که در لباس شرافت پنهان شده است”.
اگر اوکراینیها در میدان نبرد شکست بخورند، طوریکه به وضوح در حال شکست اند، اردو شروع به فروپاشی میکند، نیروهای گریز از مرکزی که در حال حاضر در اروپا در حال فعالیت هستند، سرعت خواهند گرفت. و اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد، هیچ موضع متحد اروپایی یا چیزی نزدیک به آن وجود نخواهد داشت. در واقع، بسیاری در جهت دیگری حرکت خواهند کرد. و البته، اگر این را با این واقعیت ترکیب کنید که ایالات متحده، در وجود دولت ترامپ، میخواهد خود را از اروپا جدا کند و مسئولیت رسیدگی به اوکراین را از دوش آمریکا بردارد و آن را بر دوش اروپا بگذارد. و این اروپا است که از نظر سیاسی در حال فروپاشی است. این، به شکلی بسیار مهم، یک وضعیت فاجعهبار برای اروپا است.
اگر اوکراین سقوط کند، فقط یک شکست در میدان نبرد نخواهد بود. این یک شکست روانی برای اروپا خواهد بود، زیرا به محض اینکه اتحاد به حفظ خود تبدیل شود، اتحادها فرو میریزند. ما این را در بلوک شوروی دیدیم. وقتی مرکز ضعیف میشود، لبهها به سرعت از هم میپاشند. و این بار، ایالات متحده آنجا نخواهد بود تا آن را در کنار هم نگه دارد. وقتی وابستگی با فروپاشی روبرو میشود، فقط یک بحران نیست، بلکه فروپاشی با حرکت آهسته است.
میتوانیم یک نکته دیگر را مطرح کنیم، فقط به طرف دیگر، به طرف روسیه توجه نماییم. دیده می شود روسها آشکارا در میدان نبرد خیلی خوب عمل میکنند. البته آنها مصارف هنگفتی نیز میپردازند، زیرا این در یک جنگ فرسایشی اجتنابناپذیر است. اما آنها خیلی خوب عمل میکنند، خیلی بهتر از اوکراینیها، همانطور که گفتیم. اما من همچنین فکر میکنم اگر از آنچه در میدان نبرد اتفاق میافتد فاصله بگیریم و به سطح، بیاییم آن را سطح لفاظی دیپلماتیک بنامیم، پوتین در واقع در آنجا نیز خیلی خوب عمل میکند. باید به خاطر داشته باشید که یکی از اهداف غرب از ابتدا منزوی کردن پوتین بود. و البته، آنها در این زمینه به طرز فجیعی شکست خوردند، به خصوص در مورد کشورهایی مانند چین و هند. و اگر به آنچه اخیراً با هند اتفاق افتاده است نگاه کنید، سیاستهای ترامپ در مورد تعرفهها در قبال هند، هندیها را به روسها نزدیکتر کرده است. همین دیروز هند با روسیه یک قرارداد امضأ کرد تا طیارات مسافربری اس جی 100 روسی را که حالا صد فیصد با تکنالوژی و تجهیزات مدرن روسی و انجمنهای روسی مجهز است در هند بسازند. همچنان میدانیم که چینیها و روسها بسیار نزدیک هستند. بنابراین وضعیت پوتین در آنجا خوب به نظر میرسد. اما باید به خاطر داشته باشید که پوتین به آلاسکا رفت. او پا به ایالات متحده گذاشت. حالا احتمالاً او به بوداپست میرود. او به مجارستان میرود. مجارستان کشوری است که عضو اتحادیه اروپا و ناتو است.
علاوه بر این، او با ترامپ همبازی است. پوتین مطمئناً میداند که ترامپ یک مهره بیعرضه است و چیزهایی میگوید که در ابتدا برای پوتین و روسها بسیار توهینآمیز است. اما پوتین با آنها خوب رفتار میکند. پوتین میداند که هیچ فایدهای در تلافی کردن وجود ندارد. و کاری که پوتین میخواهد انجام دهد این است که دیپلماتیک، منطقی، باهوش، آگاه و منسجم به نظر برسد. و چه پوتین را دوست داشته باشید چه نه، او در همه این کارها درخشان است. او کارش را عالی انجام میدهد. پوتین حداقل برای من، و فکر میکنم برای تعداد فزایندهای از مردم، تنها بزرگسال حاضر در اتاق به نظر میرسد. وقتی او را با ترامپ و رهبران اروپایی مقایسه میکنید، اصلاً قابل مقایسه نیست. بنابراین پوتین نه تنها در موقعیتی است که در میدان نبرد بسیار خوب عمل میکند، بلکه در چیزی که پروفیسر میر شایمر آن را “سطح دیپلماتیک/لفاظی” مینامد نیز بسیار خوب عمل میکند.
عجیب است که چگونه قدرت نه تنها در میدانهای نبرد، بلکه در ادراک نیز تغییر میکند. در حالی که رهبران غربی واکنشی به نظر میرسند، پوتین بازی طولانی را پیش میبرد، آرام، استراتژیک و بیوقفه دیپلماتیک. اینگونه است که امپراتوریها محو میشوند، نه زمانی که شکست میخورند، بلکه زمانی که رقبایشان از آنها پایدارتر به نظر میرسند. ظاهر در ژئوپلیتیک اهمیت دارد، و در حال حاضر، مسکو به نظر منظم میرسد در حالی که غرب به نظر سرگردان و در حال هرج و مرج به نظر میرسد؟
یکی از مشکلاتی که روسها با آن مواجه هستند این است که اگر توافقی را امضا کنند که در آن امتیازات خاصی به غرب بدهند، از نظر اهداف ارضی آنقدر که میتوانند جاهطلب نیستند. به عبارت دیگر، آنها میتوانند سرزمینهای بیشتری را فتح کنند، اما این کار را نمیکنند زیرا میخواهند یک توافق را تسهیل کنند. مشکلی که آنها با آن مواجه هستند این است که اگر توافقی را امضا کنند و سپس ظرف دو سال، ترامپ یا شخص دیگری نظرش را تغییر دهد، چه اتفاقی میافتد و روسیه لزوماً به نقطه اول برنمیگردد، بلکه در وضعیت بدی قرار میگیرد. چیزی که من فکر میکنم این است که روسها اکنون انگیزههای بسیار قدرتمندی برای دنبال کردن اهداف حداکثری خود دارند. روسها تمام تلاش خود را می کند تا مطمئن شود که اوکراین به یک دولت ضعیف و حاشیهنشین مبدل گردد. میخواهند هر کاری از دستشان برمیآید انجام دهند تا مطمئن شوید که غرب و آن دولت باقیمانده ضعیف و حاشیهنشین اوکراین تا حد امکان از هم دور باشند. اگر شما روس هستید، این بازی را انجام دادهاید که در آن به غرب اعتماد کردهاید. شما در مذاکرات جدی با آمریکاییها و اروپاییها در رابطه با توافقات مینسک شرکت کردهاید و ببینید غرب با شما چه کرده اند.
از نظر روسها به این آدمها نمیشود اعتماد کرد. و مخصوصاً اگر به دونالد ترامپ نگاه کنید، چه کسی به هر کاری که دونالد ترامپ انجام میدهد اعتماد میکند؟ او مدام نظراتش را تغییر میدهد. فکر میکنم یکی از مشکلات واقعی در حل و فصل این جنگ این است که به نظرم روسها در اعماق وجودشان این را میفهمند. و این را در مورد بعضی از افراد، افرادی مثل مدودف، میبینید. آنها میفهمند که باید همه چیز را به دست بیاورند. نه همه اوکراین، بلکه هر چه را که بتوانند قبل از اینکه به دردسر بیفتند، به دست آورند.
این اتفاقی است، که وقتی اعتماد بین قدرتها از بین میرود، به وقوع می پیوندد. قدرتهای مذاکرهکننده از بین میروند و تنها ترس باقی میماند. پس از مینسک، روسیه فهمید که وعدهها در دیپلماسی غرب معنای چندانی ندارند، بنابراین اکنون مسئله صلح نیست، بلکه اهرم فشار است. وقتی هر دو طرف معتقدند خیانت اجتنابناپذیر است، هر توافقی فقط به مکثی قبل از جنگ بعدی تبدیل میشود.
من فکر میکنم روسها فعلا که تحرکات خیلی کمی در میدان نبرد وجود دارد، چطور فکر میکنند؟ منظورم این است تحرکاتی وجود دارد، نمیخواهم آن را کوچک جلوه دهم، اما در این برهه از زمان تحرکات عمدهای وجود ندارد. اردوی اوکراین بطور کامل فروپاشیده نشده است اما در آستانهٔ از دست دادن چند شهر مهم استراتژیک قرار دارد: پوکروفسک، کوپیانسک، سیورسک، کانستانسک. با آنهم این وضعیت بسیار متفاوت از وضعیتی است که اردوی اوکراین از هم میپاشد. فکر میکنم اگر اردوی اوکراین از هم بپاشد، روسها احتمالاً متوجه میشوند که اشتهایشان بیشتر میشود، زیرا در آن زمان، تصرف تمام زاپوروشیا، تمام خیرسان و شاید حتی فکر رفتن به جاهایی مانند اودیسه آسان خواهد بود. همانطور که میدانید، آنها علاوه بر این جنگها، در حال حرکت به مناطق دیگری هستند، خارکف یکی از آنهاست، دنیپرئو دیگری است. بنابراین روسها در حال فتح سرزمینها هستند. و اگر سیلبندها باز شوند، تصور میکنم که سرزمینهای بسیار بیشتری را تصرف خواهند کرد. و باز هم، دلیلش این است که آنها اکنون در موقعیت خوبی هستند.
اگر شما روس باشید و احساس کنید که غرب به شما خیانت کرده و در این جنگ خونین شرکت کردهاید که در آن تعداد زیادی از روسها جان خود را از دست دادهاند، فکر میکنم در مورد اینکه برای آینده چه باید بکنید، بسیار سنگدل خواهید بود. این منطق بیرحمانه جنگ است. وقتی فرصتی پیش میآید، اشتها هم به دنبال آن میآید. اگر اردوی اوکراین فرو بپاشد، نقشه خیلی سریعتر از آنکه بحثهای اخلاقی ما بتوانند به آن برسند، دوباره ترسیم خواهد شد. تاریخ هم همین درس را میدهد، اشغالگران بر منافع خود پافشاری میکنند و حاشیهها بعداً، اگر اصلاً پیش بیایند، از راه میرسند، اما هرگز مصارف را فراموش نکنید. دستاوردهای استراتژیک، تسلی سردی برای خانوادههایی است که با خون خود هزینه میدهند.
برای اوکرایین صرف یک راه باقی مانده است: با روسها مستقیم داخل مذاکره برای یافتن حل دایمی و صلح دایمی شوید، بیش از این کشور و مردم خود را قربانی جاه طلبی های استراتژیک ماکرون، استارمر و رتس نکنید!
پایان
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
DNB Bank AC # 0530 2294668 :د دعوت بانکي پته 
 NO15 0530 2294 668: له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب
Vipps: #557320 : د ویپس شمېره 
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
		د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
		له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668 
Account for international payments: NO15 0530 2294 668 
Vipps: #557320
 
			 
						
Comments are closed.