یادداشت هایی از سفرم به زادگاه محبوبم افغانستان عزیز

عبدالقیوم میرزاده 

50

سفرم به افغانستان همراه با خانواده حدود بیشتر ازدو ماه را در فصل خزان در بر گرفت و سعی کردم در این دو ماه مشاهدات و برداشت های تا حد ممکن وسیع و عمیق در پرتو علم جامعه شناسی و خطوط زرین منافع ملی  کشورما انجام داده و نتایج این برداشت ها و مشاهدات را با هموطنانم خاصتاً آنهاییکه در خارج از کشور زندگی دارند در میان بگذارم.

 شگفت انگیز ترین بخش این خاطره ها و مشاهدات در شروع سفر بود که دور از انتظاربا کثرت بیشتر از هشتاد فیصد مسافران همسفرم در طیاره اتباع کشورهایی چون امریکا، انگلستان، المان، آسترالیا، فرانسه و سایر کشور هایی که در اعلامیه های رسمی اتباع شان را از سفربه افغانستان منع میکنند، مواجه گردیدم. از چند همسفر همچنانی ام سوال کردم که مگر کشور هایتان شما را از رفتن به افغانستان منع نمیدارند؟ جواب ها همه منفی بود.!! با احتیاط و در لفافهٔ کلماتِ موزون پرسش هاییٔ  در بارهٔ اهداف و یا مقصد سفر آنها به افغانستان داشتم که به جزء یکی دونفر که کارمندان رسمی ادارات ملل متحد در کابل بودند دیگران همه سیاحت وبازدید از آثار باستانی کشور ما را بهانهٔ سفر خویش به افغانستان بیان میداشتند. از خانم ها پرسیدم که از طالبان و برخورد شان با زنان هراس ندارند. در جواب گفتند مگر شما با خانم تان به افغانستان نمی روید؟؟  خوب به هر صورت به محض ورود به کشور مناظر کوهستانی شهر کابل و آب و هوای خشک همیشگی و غبارآلود که بر هر وارد شونده تأثیرخویش را میگذارد جلب توجه میکرد. شهر کابل جنب و جوش فوق العاده داشت وبا یک نگاه گذرا به شهر، بازار، کوچه و گذر بخوبی معلوم میشود که شهر کابل باشندگان چندین مرتبه بالاتر از ظرفیت خویش را در دلش جا داده است، مسئولین شهر نفوس شهریان کابل را حدود هشت میلیون نفر تخمین میزنند. ترافیک شهر بسیار سنگین و مزدحم بود و بقول مسئولین شهر و ادارهٔ ترافیک کابل برعلاوه موتر های باربری حدود نزدیک به سه میلیون موتر تیزرفتار در شهر کابل در تردد میباشد. به تناسب سالهای قبل سفرم به افغانستان اکنون ترافیک شهری از انسجام و نظم بیشتر برخوردارگردیده و رهنمایان ترافیک با جدیت در تنظیم و انسجام ترافیک شهری نقش ایفا میکنند. سرک های شهر کابل عرض و پهنای بیشتر یافته و همه بصورت اساسی پُخته و با ستندرد های عالی قیرریزی شده اند  و برای جلوگیری از ازدحام بیشتر شاهراه های معیاری، سرک های عمومی بسیار بزرگ، جاده های متعدد معاون در گوشه و کنار شهر به جاده های عمومی متصل گردیده اند. تقریباً تمام سرک های شهری همه روزه بوسیله مؤظفین تنظیف و سرسبزی پاک کاری گردیده و کثافات شهر جمع آوری میگردند. در اکثر ولایات کشور وضعیت به همین منوال بوده و ولایات هرات، بلخ، قندهار و ننگرهار نظم ترافیک شهری بهتر وبیشتر از شهر کابل را دارند. از لحاظ شهر سازی و معیاری ساختن شهر کابل در این چهار سال حاکمیت طالبان برابر بیشتر از چهل سال اخیر کار های بزرگ شهری صورت گرفته است و شهر با شتاب فراوان بطرف معیاری شدن در حرکت است ودرسایر شهر های بزرگ کشورآبادانی با نورم های شهری همچنان با شدت جریان دارد.

اکثریت مردم کشور کما فی سابق به زراعت، مالداری و باغداری مشغولیت دارند، همچنان وزارت تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی تعداد متعلمین مکاتب ابتداییه و متوسطه را یازده میلیون رقم میزنند که آنها در ۱۸۳۳۷ مکتب مشغول تحصیل اند همچنان به تعداد سه و نیم میلیون شاگرد اعم از دختر و پسر در ۱۹۶۶۹ مدرسه مشغول تدریس و تحصیل اند. همچنان در پهلوی ارقام بالا به تعداد ۱۵۰۰۰۰ متعلم در مکاتب مسلکی مشغول فراگیری حرفه های مختلف میباشند.

محصولات زراعتی و باغداری زارعین و باغداران کشور بازار های شهر ها و خاصتاً شهر کابل را مشبوع ساخته بود و قیمت تولیدات زراعتی و باغداری در سطح بسیار نازل قرار داشته و تقریباً برای همهٔ مردم اعم از غنی و نادار قابل دسترس میباشد.

آنچه در سکتور زراعت از اهمیت حیاتی برای کشور ما برخوردار است همانا قدغن عمومی در کشت کوکنار میباشد که صرف در ولایت بدخشان دولت با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند در سایر ولایات کشت کوکنار در چشم دید گذرا به صفر تقرب کرده است و از طرف وزارت زراعت و آبیاری، وزارت انرژی و منابع آبی، بانک ها و سکتور خصوصی به دهقانان در عرصهٔ زراعت های جاگزین چون زعفران، کلخانه های بسیار بزرگ و سبزخانه های بزرگ برای تولیدات انواع سبزیجات همکاری های بیدریغ صورت میگیرد. وفرت محصولات زراعتی در بازار های کشورتا سرحد صدور این محصولات به خارج کشورثبوت این همکاری ها میباشد. ناگفته نماند در گذشته هامحصولات زراعتی پاکستان، ایران و چین جای بسیار مهم را در بازار های افغانستان احراز کرده بود که خوشبختانه اکنون محصولات پاکستانی بصورت قطع ممنوع الورود گردیده و محصولات ایران توان رقابت با محصولات زراعتی افغانستان را بنابر مصارف ترانسپورتی وسایر عوامل ندارد و محصولات زراعتی چین از توان خرید عموم مردم بالا است.

ادارات اقتصادی و تجارت زمینه ها  و تسهیلات بیشتر برای صادر کنندگان امتعهٔ افغانی خاصتاً تولیدات زراعتی و باغداری را فراهم ساخته وهم اکنون با هشتاد کشور جهان روابط تجارتی اعم از صادرات و واردات تأمین است. مسئولین ادارهٔ دولت وزارت هوانوردی ملکی را مؤظف ساخته اند تا به صادر کنندگان امتعهٔ افغانی خاصتاً محصولات زراعتی امکانات انتقالات از دهلیز های هوایی را به قیمت بسیار نازلتر از استندرد های جهانی فراهم سازند. که در موجودیت ما در افغانستان این محصولات بصورت متداوم به خارج کشورخاصتاً کشور های تاجکستان، ازبکستان، قطر، امارات متحدهٔ عرب و هندوستان صادر میگردید. همچنان در سراسر کشور ادارات زراعت مسئولانه برای کمک به دهاقین در تهیهٔ آب و سیستم های آبیاری، وسایل و ماشین الات زراعتی، تخم های بذری، ایجاد شبکهٔ سراسری سردخانه ها و مراکز پروسس، بسته بندی و نگهداری محصولات زراعتی همکاری صادقانه میکنند. در بیشترین موارد سکتور خصوصی در این عرصه فعال گردیده و از حمایت مالی و سوبسیدی های دولتی مستفید میباشند. کار اکمال کانال قوش تیپه تقریباً رو به اتمام است و بند ها و انهار در تمام ولایات کشور خاصتاً ولایات شمال و شمالغرب کشور بصورت وسیع یا تحت کار میباشد و یا به پایهٔ اکمال رسیده اند. این فعالیت ها بخوبی میرساند که ادارهٔ دولت درامر کمک به دهاقین، مالداران و باغداران توجهٔ خاص داشته و این پالیسی در محراق سیاست های دولت قرار دارد.

وضعیت امنیتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درشهر کابل و ولایات افغانستان از ثبات کامل برخوردار بوده و اکثریت مردم از لایه های مختلف اجتماعی از وضعیت با ثبات اقتصادی سیاسی کشور رضایت داشته ومردم  به اشکال مختلف حمایت شان را از ادارهٔ دولت بیان میدارند. مسئولین و مؤظفین امنیتی با آنکه از صورت ظاهری شان افراد کم سواد و بیسواد و باشندگان قریه ها و دهات بسیار دور افتاده از شهر ها بنظر میرسند اما برخورد نهایت احترامانه و متواضع با مردم داشته و در برابر تخلفات از هر نوعی که باشد آشتی ناپذیر و سخت گیر هستند. برای این مؤظفین سن، سال، طرز لباس، دارا و نادار و هیچ دلیل وموردی دیگر اهمیت ندارد جزء تأمین نظم و اجرای بدون قید و شرط آنچه را که بوی وظیفه داده اند.

در مدت اقامت ما در شهر کابل بتاریخ های ۹ و ۱۴ / ۱۰/۲۰۲۵ پاکستان بیشرمانه حریم هوایی کشور ما را نقض کرده و طیارات شان ولایات خوست، کنر، کندهار، پکتیکا و شهر کابل را بمبارد کردند. بمباردمان ولسوالی سپین بولدک ولایت کندهارو ولایات خوست و کنر را ازمجرای تلویزیون ملی و چند شبکهٔ خبری تلویزیون های افغانستان دیدم اما وسیلهٔ نقلیه تانکر را در منطقهٔ تایمنی شهر کابل و برخورد یکی از راکت ها را در یک منزل مسکونی واقع سرک پنج پروژه تایمنی شهر کابل را از نزدیک مشاهده کردم.

تجاوز، مداخله و نقض حریم زمینی و هوایی کشور ها نقض آشکار حقوق بین المللی و حاکمیت ملی کشور ها است که در حقوق بین الملل به آن تجاوز گفته میشود، منشور ملل متحد و حقوق بین المللی اکیداً این نوع نقض را ممنوع قرار داده و منحیث تجاوز آنرا محکوم میکند. زیرا این مداخلات و تجاوزات معمولاً بمنظور جاسوسی و یا فشار سیاسی صورت میگیردکه نقض اصول عدم مداخله و عدم استفاده از زور و احترام به تمامیت ارضی کشور ها تلقی میشودکه در اکثر نقاط جهان این امر به تنش های سیاسی و نظامی بزرگی تا سرحد جنگ های خونین منجر گردیده است. اما پاکستان با نهایت بیشرمی از مفادات منشور ملل متحد عدول کرده و حقوق بین المللی را نقض کرده به کشور ما تجاوز کرد. گرچه ابعاد این تجاوز نه آنچنان بود که در میدیای افغانی خاصتاً مخالفین حاکمیت بر سر اقتدار به آن شاخ و برگ بزرگ دادند و منعکس گردید، اما جواب دندان شکن نیرو های مسلح افغانستان به این متجاوزین پاکستانی که در ظرف چند ساعت در چند ولایت سرحدی در کناره های خط فرضی دیورند ۲۵ پوستهٔ سرحدی پاکستانی را تصرف کرده و سلاح، مهمات و تانکهای پاکستانی را به غنیمت گرفته و حدود دوصد نفر از عساکر و صاحب منصبان پاکستانی را نابود و اسیر گرفتند و بقول شاهدان عینی از رویداد حملات زمینی نیروهای مسلح افغانستان چند هزار نفر منسوبین نظامی پاکستانی زخمی که شفاخانه های محلی پاکستانی در آن ایام توان پذیرش این زخمی ها را نداشته وزخمی ها را به شهر های بزرگ منتقل ساختند. شورای نظاریان ودزدان و غاصبین فراری که مسلماً دشمنان افغانستان و مردم آن اند از این تجاوزات برحریم مادر وطن استقبال کرده و آنرا برای پنجابیان پاکستانی تبریک گفتند و وعده سپردند که در جنگ علیهٔ مردم افغانستان از پاکستان دفاع میکنند و بیشتر این تجاوزات بر حریم کشور ما را جنگ طالب با پاکستان اعلام داشتند.

همزمان با این جواب دندان شکن قوای مسلح افغانستان مقامات پاکستانی به تضرع رو آورده و مسئولین وزارت های خارجه و دفاع پاکستان و استخبارات پاکستان میخواستند به کابل آمده و از مقامات افغانی معذرت بخواهند ودرب مذاکره را در زمینهٔ رویداد های اخیر باز کنند ولی وزارت خارجه افغانستان از دادن ویزه به این هیئت پاکستانی خودداری کرده و متعاقب آن تمام بنادر کشور با پاکستان را بروی ورود امتعهٔ پاکستانی بستند و به وزارت های تجارت، مالیه و سایر ادارات مربوط هدایات مشخص صادر گردید تا فصل تجارت با پاکستان را بصورت قطعی ببندند و تا زمانیکه پاکستان تضمین معتبر بین المللی ندهد که تحت هیچ نوع شرایط حتی در زمان جنگ گرم بین دوکشوربنادر خویش را بروی تجار افغانی نمی بندد، این بنادر مسدود بماند. برای تجار افغانی، وارد کنندگان و صادر کنندگان کشور راه های بدیل جستجو واز همه مهمتر همه ادارات را مؤظف ساختند تا کشور را بصوب خود کفایی رهنمون گردند.

در همان محال این تصمیم جسورانهٔ حاکمیت بر سر اقتدار با استقبال بینظیر مردم در سراسر کشور قرار گرفته و بسا تجاران و دوکانداران متاع های پاکستانی خویش را بصورت نمادین حریق کردند و وعده سپردند تا سیستم کنترول مردمی را برنوار خط فرضی دیورند برقرار ساخته و بصورت قطع از قاچاق اموال پاکستانی جلوگیری جدی بعمل آورند.

اجراات و برخورد ادارهٔ دولت با بحرانات بسیار بزرگ تخریبات آفات طبیعی چون زلزله های خطرناک ولایات پکتیکا، هرات، بدخشان، کنر، خوست، بادغیس و جلال آباد، سیلاب های مدهش و بازگرداندن اجباری میلیون ها مهاجر از ایران و پاکستان عملاً نشان داد که این اداره توان مهار کردن  بسیاری ازبحرانات را دارند. در حین اقامت ما در افغانستان همه روزه مهاجرین از پاکستان و ایران بازگردانده میشدند و قطار های بسیار طویل موتر های لاری شامل صد ها عراده این مهاجرین بصورت بسیار مدبرانه طوری تنظیم میگردید که زندگی روزمرهٔ شهر ها را مختل نساخته و در اوقات شب به محلات مورد نظر که برایشان در نظر گرفته شده بود منتقل و جابجا میگردیدند. همچنان بازگشت این همه مهاجربه جزء از کثرت عددی مسکونین شهر ها و دهات در قیمت های بازار و کسب و کار مردم محسوس نیست. اما مهاجرین برگردانده شده از پاکستان از پایین ترین سطح زندگی برخوردار بوده اکثریت شان کار آموخته و مسلکی نیستند اما مردان مهاجرین برگردانده شده از ایران بیشترینه افراد کار آموخته و مسلکی بوده که اکثراً در بخشهای مختلف صنایع و ساختمان شامل گردیده و میگردند. بر اساس اعلامیهٔ اخیر بانک جهانی رشد اقتصادی افغانستان در چهار سال اخیر خاصتاً در سال ۲۰۲۵ رو به صعود بوده و پول افغانی از ثبات لازم برخوردار است.

جداً قابل یادآوری میدانم که در تمام ادارات دولتی، نیمه دولتی، سکتور خصوصی تا سرحد دستفروشان جاده ها و دوکانداران در شهر ها زنان و مردان مشارکت داشته وصرف زنان از کار کردن در ادارات و مؤسسات خارجی منع گردیده اند. زنان در شهر و بازاربا حفظ و رعایت اساسات فرهنگی افغانستان بدون هیچنوع محدودیت در گشت و گذار اند. طرز لباس پوشیدن امروز زنان با گذشتهٔ زمان بیست سال اشغال و دیموکراسی امریکایان هیچ تفاوت نداشته، برعکس امروزعفت زنان، دختران و نوباوگان حفظ بوده و از گزند چشم و دست لندغران، شهوت رانان و ما فیا های جنسی در امان بوده و با آزادی تمام یکجا با مردان در همه امور اجتماع و اقتصاد کشور مشارکت دارند. البته باید خاطر نشان سازم که بصورت عموم بدون درنظرداشت نوع حاکمیت سیاسی موجود کشور سهم و مشارکت زنان دراقتصاد کشوربسیاز نازل بوده که من این معضل اجتماعی و نقیصه را در کتاب «زنان و مشکلات شان در جامعهٔ افغانی» با عمق و پهنای بیشتر، دلایل و عوامل این عدم مشارکت بوضاحت و صراحت تحریر داشته ام که همهٔ این معضلهٔ بزرگ اجتماعی را امروز به یکبارگی با کوتاه نظری و از روی تعصب بنام این و آن نوشتن دور از انصاف خواهد بود.

گرچه حاکمیت بر سر اقتدار مکاتب متوسطه و عالی با نورم و معیار های قبلی وزارت تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی را بقول خودشان بنابر موجودیت کادر فاسد و وابسته به مافیای سوء استفاده جنسی و مواد مخدردر این سکتوربروی دختران بسته اند اما درمقابل مؤسسات تحصیلات متوسط و عالی تحت نام مدارس و انستیتوت های مسلکی بروی همه اقشار اعم از پسر و دختر باز بوده و چشم دید خویش را که از چندین مدرسه و انستیتوت های مسلکی مربوط سکتور خصوصی مینگارم که در این مؤسسات تحصیلی تمام مضامین و کتب درسی وزارت های تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی اعم از مضامین علوم ساینسی، علوم طبیعی وعلوم اجتماعی به شمول بیولوژی، کیمیا، فزیک، الجبر، مثلثات و مضامین اختصاصی مسلکی تدریس میگردد و هزاران دختر در این مؤسسات مشغول تعلیم و تحصیل اند. آنچه این مدارس را با مکاتب قبلی متوسطه متمایز میسازد همانا تدریس بر علاوه دو مضمون دینی چون قرآن کریم و دینیات، سه، بعضاً چهار مضمون علوم دینی دیگر چون چون فقه، اصول، تفسیر، اخلاق است که در آنها تدریس میگردد. چاپ و نشر کتب همچنان در انواع متعدد عناوین و محتوی برغم عادی جریان دارد، البته سهم چاپ و نشر کتب علوم دینی چون فقه، اصول فقه، تفسیر، فلسفهٔ اسلامی، اخلاق اسلامی، تاریخ اسلام، منطق، حدیث، صرف و نحو عربی، بدیع و بیان و تجوید بیشتر از سایر کتب بمشاهده میرسد.

بصورت مختصر میتوان گفت که حاکمیت با نظم دولتی در سراسر کشور تا دورترین قریه ها و قصبات تأمین بوده و در سراسر کشور امنیت عام و تام و ثبات در وضعیت تأمین است. ادارات شهر سازی، ساختمانی، راه سازی، بند و انهار، انکشاف دهات، زراعت و آبیاری، رفاه عامه و مبارزهٔ قاطع با زرع و تولید مواد مخدر با کار مسئولانه و دلسوزانه و در الویت قرار دادن منافع ملی اعتماد طیف های وسیع از مردم را کسب کرده و کار در بخش های  امنیت ، سیاست ، اقتصاد ، توسعهٔ اردو دفاعی ، بازسازی بنیادی، خدمات  اجتماعی، رفاهی ، صحی ، مهار آب ها ، مدیریت سالم همه عرصه های ادارهٔ کشور، راه سازی و خطوط ریلی و اتصال افغانستان از مسیر های مختلف با کشور های همسایه و از آنطریق با جهان، پروژه های عام المنفعه در عرصه های طبابت، دواسازی، بند انهار، مواد و وسایل مورد ضرورت اولیهٔ مردم، پروژه های زیر بنایی با شدت در مسیر خود کفایی جریان دارد ودر ارتقای کیفیت تولیدات توجه خاص مبذول میگردد و همین امر همراه با حمایت دولت از تولیدات داخلی باعث گردیده تا تولیدات داخلی از رونق بیشتر برخوردار بوده و در بیشترین حالات انتخاب اول مردم میباشد.

با آنکه در مبانی فکری طالبان شریعت حاکم میباشد و شریعت و مذهب برملی بودن بسیار برتری دارد اما ما بوضاحت دیدیم که در سراسر بدنهٔ حاکمیت در تمام اجراات حکومت عنصر منافع ملی و ملی بودن بسیار ارجحیت دارد. در همه امور ادارهٔ دولت عنصر ارجحیت منافع ملی بوضاحت مشهود است.

تا کنون ادارهٔ کشور ما از نبود واتخاذ سیاست ویا استقرار یک دیدگاه افغانستان شمول که بر محور و ارجحیت منافع ملی استوار باشد رنج میبرد و ادارات دولت و قوای مسلح کشور در میان منافع حزبی، گروهی، قومی، محلی و منافع خارجیان پیوسته در حالت تردد قرار داشته و این امر در طول پنجاه سال اخیر منافع ملی ما را شدیداً زیانمند ساخته بود واین منافع در بسیاری از حالات زیرپای خارجیان، تنظیمیان، حزبیان، گروه بازان، قوم گرایان قرار داشت واین گروه های حزبی و تنظیمی منافع حزبی و تنظیمی شان را همچو منافع ملی و منافع همهٔ مردم برملت تحمیل میکردند. از قراین موجود وبرخورد ادارهٔ بر سر اقتدار در عرصه سیاست های ملی وامور بین المللی و روابط بین الدول و چگونگی کار با ادارات ملل متحد و یوناما چنین استنباط میگردد که کشور ما با متانت در راه اتخاذ یک سیاست استوار ملی متکی به منافع ملی در حرکت است اما از آنجاییکه افغانستان همچنان در محراق توجهٔ بازیگران بین المللی قرار داشته و استراتیژست های کشور های مختلف جهان همچنان در پی آنند تا براین خطهٔ با اهمیت اقتصادی – سیاسی تأثیر گزار باشند. هر کدام به نوبهٔ خود تلاش دارند تا از راه های مشروع و نامشروع به این مامول دست یابند.

در شرایط حاضرحاکمیت بر سر اقتدار با مشکلات فراوان تحریم های امریکا، کشور های اروپایی واز همه مهمتر تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز مواجه است. گرچه حاکمیت و سخنگویانش در بیانات شان ادعا دارد که این تحریم ها بیشتر بمنظور فشار بر ایشان در پذیرش مطالبات مغایر منافع ملی افغانستان وضع گردیده است. اما این تحریم ها خاصتاً تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد که بیشتر شان در برابر حکومت اول طالبان بر علیه آنها وضع و صادر شده بود، اکنون نیزدر بسیاری حالات دست و پای کشور های جهان را دراتخاذ موضع روشن در برابر افغانستان بسته است. از یکطرف این تحریم ها باعث گردیده است تا حاکمیت بر سر اقتدارنتواند نمایندگی سیاسی افغانستان را در سازمان ملل متحد بدست آورد و از طرف دیگر اکثریت کشور های جهان که خواهان تأمین و تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی و برسمیت شناسی با افغانستان اند اما در تحت فشار رژیم تحریم های شورای امنیت ملل متحد نمی توانند آزادانه موضعگیری کنند.

همچنان حاکمیت برسر اقتداردر دید ظاهر تمام مسایل کشوری و حل مسایل کشوری و معضلات را از طریق مشاورهٔ علمای دینی وبا فتوای امیر المؤمنین بسر میرسانند که جای دانشمندان، متخصصین مسلکی ومشاوران ملی خالی پنداشته میشود.

با آنکه وزارت خارجه حاکمیت بر سر اقنداردر عرصه های مختلف روابط خارجی فعالانه گام بر میدارد اما در قبال رفع تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد فعالیت های مثمر آن محسوس نیست و این امر بر جایگاه حقوقی بین المللی حاکمیت صدمات زیانبار وارد آورده است. اما حاکمیت بر سر اقتدار با اتخاذ سیاست مستقلانه در پرتو منافع علیای ملی و تدابیر قاطع سیاسی – نظامی توانسته در میان کشور های همسایه و سایر کشور های جهان موقف بیطرفی افغانستان را مصداق قرار داده و با کشور های مختلف جهان منجمله همسایگان تأمین روابط، داد و ستد تجارتی و سیاسی برقرار سازند وموقف و پرستیژ افغانستان را در میان دول جهان بدون حمایت سازمان ملل متحد، هیچ یک از دول معظم وقطب های متخاصم روز تا روز بلند و بلند تر میبرند. موضعگیری هیئت های حاکمیت بر سر اقتدار افغانستان با هیئت پاکستانی در استانبول در دو دور و موضعگیری با ثبات جانب افغانی در این مذاکرات و برتری استدلال آنها در برابر هئیت پاکستانی که آنها با عصبانیت میز مذاکره را ترک کردند، این خود نوعی مهارت دپلماتیک است که جانب مقابل را در خلای منطق قرار دادند و چون منطق و استدلال دفاع نداشتند در برابر انظار جهان با عصبانیت میز مذاکره را ترک کردند. همچنان عدم مشارکت عاقلانه و مدبرانهٔ ادارهٔ دولت افغانستان در اجلاس ماه  دسمبرتهران که ایرانیان مخصوصاً سپاه پاسداران در همکاری نزدیک با پاکستان خاصتاً ادارهٔ استخبارات نظامی آنکشورمصمم بودند با دعوت و شرکت منفعل نمایندگان طالبان عملاً در امور داخلی افغانستان مداخله کنند و هیئت افغانی را در عمل انجام شده قرار دهند و بدین منظور غلام بچگان فراری شان را آماده ساخته بودند تا از این مداخله حمایت کرده و مبانی یک حکومت شرکت سهامی دیگر را برای افغانستان رقم بزنند، که خوشبختانه ادارهٔ حاکمیت برسر اقتدار با درایت سیاسی در روشنایی خطوط منافع ملی از شرکت در همچو مجلس ابا ورزیده و اعلام کردند که به هیچ کس و هیچ کشوری اجازه نمیدهند تا درامور داخلی افغانستان مداخله کنند.

در این همه سالهای تجاوز ننگین روس، پاکستان، ایران، امریکا و سایر کشور ها تقریباً تمام دول جهان صرف از مجاری استخباراتی و مهره های دست نشانده و تربیت یافته استخبارات با افغانستان سر و کار داشتند که بلااثر فعالیت همین مهره های استخباراتی در سالهای اخیرحاکمیت قبلی تا سرحد تجزیه کشور و جنگ داخلی را محتمل ساخته بودند. آنچه در این برهه حساس برای کشور و مردم ما بسیار از اهمیت فراوان برخوردار بود هما نا نابودی و کوتاه کردن دست این مهره های استخباراتی از ادارهٔ کشور و ارگانهای ادارهٔ محلی قدرت بودکه خوشبختانه امروز وحدت ملی در سراسر کشور تأمین بوده، اتحاد و همبستگی همهٔ مردم با حاکمیت و قوای مسلح افغانستان در برابر تجاوز اخیر پاکستان در تاریخ افغانستان کم نظیر بود. اگر مشکل تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد در برابر حاکمیت بر سر اقتدار رفع گردد احتمال آن میرود تا در اسرع زمان همکاری های سیاسی، اقتصادی وتخنیکی با دول مختلف جهان تأمین خواهد گردید و دست و پای منسوبین ادارهٔ دولت نیز با اقصی نقاط جهان باز خواهد گردید.

بطور خلاصه طی بیشتر از دوماه اقامت ما در افغانستان و تحلیل عینی از وضعیت کشور با در نظرداشت خطوط زرین منافع ملی به این نتیجه کلی رسیدیم که طالبان در پیشینهٔ سیاسی – نظامی شان هر چه که بودند، من در بارهٔ فعالیت های آنزمانی شان طی مقالات متعدد که همه درآرشیف مقالات اینجانب در وبسایت های افغان جرمن آنلاین، آریانا افغانستان آنلاین و سایر وبسایتهای افغانی موجود است در وقت و زمانش نگاشته ام. ولی وضعیت امروز کشور محبوب ما افغانستان در تحت ادارهٔ طالبان مطمئناً بصوب امنیت سرتاسری، ترقی، شگوفایی، پیشرفت، خود کفایی، رفاه و آسایش عمومی مردم در حرکت است.

اما آنچه تلویزیون انتر نشنل، غاصبان، قاچاقبران، فراریان حاکمیت قبلی، شورای نظاریان فراری، جمعیتیان فراری در تبانی با عدهٔ که خود را دانشمند، روشنفکر، حقوقدان بین المللی، نویسنده، مدافعین حقوق زنان و مردان، هزاره گان، ازبکان و تاجکان طی مقالات، توصیه نامه ها، یادداشت ها و تحلیل ها ارائه میدهند همه تبلیغات دروغین، ذهنیگرانه، توأم با تعصب و دقیقاً مغایر منافع ملی کشور ما میباشد. آنها درکلی گویی هایشان که از بستر های مخملین اروپا و امریکا میسرایند، با نهایت ذهنیگری آنهایی که واقعیتهای عینی را بازگویی میکنند لابی گر طالب، تطمیع شدهٔ طالب، هم بزم طالب، سوءاستفادهٔ سیاسی از طرف طالب معرفی میکنند، حتی یک ورزشکار را که در سراسر افغانستان مردم بدون هیچگونه دخالت دولت از ایشان استقبال کردند و موصوف در بازگشت به اروپا حقایق و چشم دید هایش را بیان داشت با کلی گویی ها و چرندیات محکوم میکنند که برای طالبان لابی میکند. این فراریان و ذهنی گران برای یک لحظهٔ کوتاه هم نمیدانند که اولاً اجرای همه مطالبات مدنی اجتماعی به بستر امنیت و ثبات نیازمند است که امروز همین حاکمیت آنرا نهادینه ساخته و در سراسر کشور امنیت سرتاسری و ثبات حاکم است و هدایات و اوامر حکومت مرکزی در دور افتاده ترین نقطهٔ کشور همزمان با مرکز و پایتخت قابل اجرا است. دوم در طول حد اقل صد سال اخیربا استثنای محدوده های کوچک زمانی ادارهٔ کشور ما یک سیاست معین در محور منافع ملی که بیانگر منافع همهٔ اقشار جامعه را یکسان در نظر داشته باشد و در محور سیاست خارجی و برخورد با همسایگان خطوط منافع ملی ما معین گردانیده شده باشد بجز از شعار های میان خالی وجود نداشت و تمام ادارهٔ دولت و ارگانهای قوای مسلح کشور از نبود سیاست قاطع و مشخص رنج میبردند که امروز هم مردم و هم ادارهٔ دولت و قوت های مسلح کشور بوضاحت میدانند که خطوط زرین منافع ملی چیست و چگونه از آن حراست کنند.

ناگفته نماند که برداشت ها و چشم دید های ما از وضعیت کشور و مردم بسیار وسیع تر از آنست که من در این نوشته آنرا بصورت مؤجز مختصر بیان کردم.

  هالند، دسمبر ۲۰۲۵

تجاوز و جنایت دیگر پاکستان

 

زموږ انګلیسي ویبپاڼه: 

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.