مروری برزندگی امیر دوست محمد خان
(قسمت هفتم)
تصحیح یک غلط فهمی درتاریخ غبار
موهن لال که خود در جنگ های پروان حاضر بوده وبعد جریان حوادث کوهستان بشمول نبرد روز دوم نوامبر ۱۸۴۰ پروان را درکتاب خود ثبت کرده ، بعد از تسلیمی امیر به انگلیسها ، ازکدام جنگ دیگری ازسوی مبارزین کوهستان با قشون انگلیس سخن نزده است . زيرا با کنار رفتن امير از رهبرى، ديگر انگليس ها در پراکندن لشکر بى سر و بى رهبر موفق شده بودند. به قول حميد کشميرى :
سـپاهى بدنبال سر ، سر دهند چو سر رفت، تن به دشمن دهند
ولی غبار مینویسدکه: «مبارزین پروان وکاپیسا همینکه درعین فتح و غلبه بردشمن، اول ازناپدیدشدن امیردوست محمدخان وبعد از تسلیم شدن داوطلبانه او به انگلیس شنیدند، مثل تمام مردم افغانستان درحیرت فرو رفتند، ولی دل ودست خویش نشکستند وبه جاروب کردن دشمن دوام دادند. دو روز بعد از فرار امیرقوای ملی درمحل لغمانی چاریکار فروریختند وپاتینجر مثل مرغی به قشله چاریکارپرواز کرد. سپاه ملی بدون درنگ به چاریکار سرازیرشد و در ٦ نومبر قشله دشمن را در چاريکار در حلقه محاصره کشيدند و يک روز بعد قلعه جنگى موسوم به « قلعه خواجه مير» از نظاميان انگليس گرفته شد. در۱۳ نوامبر فوج پنجابى در قشله چاريکار برضد افسران انگليسى قيام کرده ، قوماندان هارتن (ظ:هافتن) را زخم زدند. پاتينجر با يک قسمت عسکر و افسر رو به کابل فرار نمود، اما بعد از سنجد دره ، پاتينجرو هارتن(هافتن Haughton) عساکر خود را گذاشته و خود با لباس افغانى از بيراهه ها به جانب کابل فرار نمودند و با زحمت فراوان به قشله عمومى انگليس در بى بى مهرو، رسيدند. در عوض قشون و صاحب منصبان عقب مانده انگليسى که به کابل ميکشيدند ، در حد «زمه » با هفت مرد و ده زن افغان بر خورده و مورد حملات آنان قرار گرفتند. بزودى باشندگان قلعه افضل آباد، زاخيل و کته خيل به مدد اينها رسيدند. مير مراد پادشاه و عباس قره قهرمانانه جنگيدند. دشمن يکصد و ده مرده برجاى گذاشت و چهار نفر انگليس از ترس جان کلمه بر زبان راندند و از مرگ خلاص شدند، بقيه عساکر روبه کابل میدویدند.»( غبار، ج۱، ص ۵۴۳) مرحوم غبار منبع این روایت را نشان نداده است.
غباردرهمین روایت خود از پاتینجر(نماینده سیاسی انگلیس در کوهستان)چنین یاد میکند که دو روز پس ازعقب نشینی امیر (5نومبر۱۸۴۰)، ملیون کوهستان برقشله انگلیسی در لغمانی چاریکار یورش بردند وپاتینجراز آنجا به چاریکار فرار کرد. ( غبار، ج۱، ص ۵۴۳)
مگربراساس یاد داشتهای روزمرۀ بریدمن ” ایر ، افسرانگلیس واقعیت غیراز آنچه غبارمیگوید بوده است. [برید من “وینسینت ایر” افسر انگلیسی که درمسیر راه کابل – جلال اباد درجنوری ۱۸۴۲ زخمی شد ودرجمله اسیران انگلیس درظل حمایت سرداراکبرخان قرارگرفته بود، حوادث قیام ملی سال ۱۸۴۱ را از ۲نومبر۱۸۴۱ تا ۲۲ سپتمبر ۱۸۴۲بطور روز مره یاد داشت کرده واین یاد داشتها در همان سال در انگلستان به نشر رسیده و آن خاطرات درسال ۲۰۰۷از طرف آقای محمدنسیم سلیمی کندهاری به زبان پشتو زیرنام “په افغانستان کی دیوه بندی خاطرات “ترجمه و به چاپ رسیده است.]
برمبنای یاد داشتهای “ایر”، میجر پوتینجراصلاً درسال ۱۸۴۰ درپروان یا کوهستان وحتی در افغانستان حضور نداشته است،درآن سال داکترلارد به حیث پولیتکل ایجنت انگلیس در کوهستان وبامیان در ماه های سپتمبرو اکتوبر اجرای وظیفه میکرد ودر ۲ نومبر همان سال در مقابله با امیردوست محمد خان درجمله پنج افسر دیگر انگلیسی کشته شد. بعد بجای اوجگرن پاتینجر که در کلکته هندوستان بود به حیث نماینده سیاسی قوت های انگلیس در کوهستان مقرر گردید و او درماه می ۱۸۴۱ از کلکته ، وارد افغانستان شد و وظیفه اش را اشغال نمود.
بقول “ایر” او از اولین کسانی بود که دراخیرماه سپتمبر۱۸۴۱ به وزیرمختارانگلیس( آقای مکناتن Sir.W.Macnaghten) ازآغاز یک طوفان درکوهستان خبرداد وتقویت قوت های انگلیسی را در آن نواحی از وی تقاضا نمود. وبالمقابل مکناتن به وی دستور داد که پسران آن عده از خوانین کوهستان را که به وفاداری شان شک داشته باشد بطور یرغمل نزد خود نگهدارد.”( په افغانستان کی دیوه بندی خاطرات ، ص ۲۱- ۲۲ )
“ایر” به سلسله شرح روزشمار رخدادهای جنگ اول افغان وانگلیس،درفصل چهارم خاطرات خود بار دیگر از میرمسجدی خان ودشمنی او با انگلیسها وشاه شجاع یادآورشده و حوادث پروان را از روز۳ تا ۱۳ نومبر 1841از قول میجر پوتینجر که زخمی بود وبا مشکلات فراوان خود را از پروان بکابل رسانده بود چنین گزارش میدهد: “در روزهای اخیر اکتوبر(۱۸۴۱)علایم یک طوفان چنان واضح بود که پوتینجر را برای ابراز تشویش محق ثابت کرد. پوتینجر معتقد بود که وضع در کوهستان دوباره به حال عادی بر نخواهد گشت، مگر اینکه حکومت سیاست خود در قبال سران نجراب راکه با سرتمبگی اعمال میکند، ترک بگوید.
ایر،می افزاید:”دراین وقت میرمسجدیخان در مقابل قدرت شاه یک شورشی تسلیم ناپذیربود که درسال۱۸۴۰ در دوران حملات جنرال سیل از کوهستان بیرون ساخته شده وبا اشخاص مثل خود در نجراب پیوسته بود که با قاطعیت از اطاعت به شاه شجاع انکار میکردند. او(میرمسجدیخان) در رهبری یک گروه بسیار منظم قرار داشت که با وضاحت تمام اخراج انگلیسها از کشور وسرنگونی شاه را میخواستند. به بسیار زودی بخش بزرگی ازبزرگان وسران نجراب با وی متفق شدند. از جمله اینها عده یی نزد میجرپوتینجر که در “لغمانی”(نزدیک چاریکار) مستقر بود رفتند.و در آنجا برای آوردن امنیت عمومی به وی وعده کمک دادند، مگر بعد معلوم گردید که آنها پلان یک خیانت بزرگ را درسر داشتند.” (همان اثر، ص۶۵-۶۴)”
ایر” سپس میگوید که من دراینجا داستان میجر پوتینجررا تقریباً همانگونه بیان میکنم که اوبرای من تعریف کرده است. وبعد داستان حملات مبارزین پروان با قوتهای انگلیسی را از تاریخ ۳ نومبر تا تاریخ ۱۳ نومبر با تفصیل شرح میدهد که قسماً با روایت غبارهمخوانی دارد وچون مفصل است من آنرا میگذارم به وقت دیگری.
نفتولا خالفين ،افغانستان شناس معروف روسى ،نیز شرحى را که مرحوم غبار در رابطه با تلفات و عقب نشينى انگليس ها از پروان ، بعد از ترک مبارزه امير دوست محمد خان با انگليسها در ۳ نوامبر ١٨٤٠ ، داده ، مربوط به قيام مردم کابل و حمايت آن از جانب مردم کوهستان در نوامبر ١٨٤١ ميداند که به صحت وحقیقت نزديکتر است. او خاطرنشان ميکند که مردم پروان و کاپيسا هنگامى که از قيام کابل مطلع شدند به دور مير مسجديخان و ساير خوانين محل گرد آمدند و ضربات خورد کننده يى بر نيروهاى انگليس وارد آوردند، تا آنجايى که دشمن مجبور شد به کابل عقب نشينى کند. (نفتولا خالفين ، انتقام در جگده لگ ، ترجمه عالم دانشور، مسکو١٩٩٦، ص ٣٨٤ – ٣٨٥)
با قيام کابل درنومبر۱۸۴۱ است که زمين پروان درزير پاى انگليس ها آتش میگیرد و براثر تشويق و ترغيب مير مسجديخان کوهستانى و برادرش مير درويشخان و سلطان محمدخان نجرابى وعلی خان تتمدره یی و ساير سرکرده گان پروان و کوهستان و کوهدامن و ريزه کوهستان ، پنجشير و غيره قيام مردم پروان و کاپيسا بحرکت افتاد.
بدینسان دیده میشودکه مبارزات مردم کوهستان وپروان در قوام قیام کابل در۱۸۴۱نقش بسیار موثر وبرازنده داشته است واین مردم یک روز بعد از آغاز قیام در کابل،با رهبری وزعامت میرمسجدی خان کوهستانی وسایر سران ومشران پروان برسر پایگاه های نظامی انگلیس فروریختند وضربات مرگباری برقوتهای مستقر درچاریکار واطراف آن وارد ساختند تا آنجا که ظرف ده روز مبارزه پیگیر از یک لوای مجهز با توپخانه بجز چند تن زخمی وکوفته شده،بکابل نرسیدند وهمه در طول راه چاریکار- کابل از اثرحملات مردم تباه شدند. وبقول بریدمن “ایر”درتاریخ ۱۵نومبر۱۸۴۱ میجرپوتینجر Pottinger وبریدمن هافتنHaughton ازچاریکار درحالی واردکابل شدند که اولی در ناحیه ران خود گلوله خورده بود و دومی دست راستش قطع شده وچندین زخم دیگر در گردن ودست چپ خود برداشته بود.(بریدمن ایر، همان ،ص64)
(پایان هفتم)
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
DNB Bank AC # 0530 2294668 :د دعوت بانکي پته
NO15 0530 2294 668: له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب
Vipps: #557320 : د ویپس شمېره
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.