Browsing Tag

محمد ابراهيم زرغون

بیگانه پرستیم

ما ملتِ بیگانه پرستیم ، پرستیم در دهر ، یکی ملت نفرین شده هستیم بیگانه ، چو نازدانه نهد بر سر ما پا با سنگِ جفا ، خود سرِ ملت شکستیم گه چاکر انگلیس و گهی نوکر روس ها گه بر دَرِ همسايه ، چو زنار بِبستیم میهن چو…

شهیدِ

شهیدِ ، منظرِ پاک است گِله من ز دردش سینه صد چاک است گِله من خدا فردوس را ، سازد نصیب اش کنونش ، خفته بر خاک است گِله من چو سر ، بر کف گرفت آزاد خواهی شهیدِ عشق ، گِله من داد خواهی درختِ قامتش چون سرو بشکست ز قطره خون او ، شمشاد…

در رثای شاعر شهید، شهیر و جوانمردِ جوانمرگ

در رثای شاعر شهید و شهیر و جوانمردِ جوانمرگ ، مبارز راهِ آزادی و انسانیت جوان موءمن و متدین مرحوم گِله من غیرت وزیر که سخن و کلامش چون تیر در جگر دشمنان اسلام و انسانیت اصابت می کرد و ناجوانمردانه در عنفوان جوانی بکام مرگ سپردند .…