در آتشِ جنگ

در آتشِ جنگ… نه پناه، نه راهِ گریز دوباره دود و شعله‌های آتش بلند شد. از تهران یا از اسرائیل،چه فرقی می‌کند؟ وقتی دود سیاه بالا می‌رود،پایین‌اش ما می‌سوزیم من از سیاست چیزی نمی‌دانم، اما روایت زنده‌ی یک جنگم؛ در جنگ بزرگ شدم، و اگر هنوز زنده‌ام، فقط از لطف الهی‌ست. نوجوانی‌ام با صدای موشک، … Continue reading در آتشِ جنگ